HonaredefaView

X
توضیحی کوتاه درباره اثر :

تارا به اصرار همسر رزمنده اش فرهاد، به مناسبت انتشار اولين كتابش «تب توت فرنگی» از همه كسانی كه نامشان در اين كتاب برگرفته از خاطرات واقعی تارا آمده، دعوت می كند تا با هم جشن بگيرند. همان شب در جريان جشن، پس از ورود ناشناسی به خانه آنها صدای شليك می آيد، فرهاد كشته و تارا نيز به شدت زخمی می شود. پليس بهترين سرنخ را همان كتاب تارا می داند و از همه كسانی كه نامشان در كتاب آمده تحقيق می كند. سيمين، ترانه دوست صميمی تارا را پيدا می كند و پيشنهاد می كند تا كتاب را بخواند. تارا كتاب را تقديم به دوستش روژين كرده است. ترانه با خواندن كتاب گذشته را به خاطر می آورد. اين كه آنها ـ تارا و روژين و او ـ دوستان صميمی همديگرند، اما روژين كه مجبور است تن به ازدواجی ناخواسته بدهد درست در روز ازدواجش توسط عوامل پسرخاله اش جلال دزديده می شود. از آن سو ترانه، تورج برادرش را به ياد می آورد كه خواستگار سمج تارا است، اما تارا به فرهاد، رزمنده ای كه دوست برادر شهيدش محمود است، علاقه دارد. 

چند رسانه ای
  • لادن مستوفی و کتایون ریاحی در نمایی از فیلم « تارا و تب توت فرنگی»
    لادن مستوفی و کتایون ریاحی در نمایی از فیلم « تارا و تب توت فرنگی»
  • کتایون ریاحی در نمایی از فیلم « تارا و تب توت فرنگی»
    کتایون ریاحی در نمایی از فیلم « تارا و تب توت فرنگی»
  • پژمان بازغی و لادن مستوفی در نمایی از فیلم «تارا و تب توت فرنگی»
    پژمان بازغی و لادن مستوفی در نمایی از فیلم «تارا و تب توت فرنگی»